معرفی وبلاگ
باسلام این وبلاگ به مباحث "تربیت فرزند از نظر اسلام" می پردازد.ان شاء الله مطالبی که ارائه می شود مورد رضای حق و مورد استفاده شما عزیزان قرار بگیرد. ومن الله توفیق
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 56625
تعداد نوشته ها : 32
تعداد نظرات : 1
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

ریشه ی وجود خدا

خدا که همه چیز را آفریده ، چه کسی خود خدا را آفریده است ؟

این سوال تو ، سوال خیلی از بچه ها و حتی خیلی از بزرگ تر ها هم هست. راستش تصور ما  درباره ی خدا کمی نادرست است. اگر خدا را طوری فرض کنیم که او هم نیازمند آفریننده ای باشد ، دیگر خدا نیست. خدا موجودی است که به هیچ جیز و هیچ کس نیاز ندارد. قرآن کریم درباره ی خدا می گوید: " خدا بی نیاز است و شما مردم ، نیازمندید. " 

اگر بگوییم خدا را چه کسی آفریده است ؟ دوباره این سوال پیش می آید که خالق خدا را چه کسی آفریده است ؟ در نتیجه باید این سوال را تا بی نهایت ادامه دهیم ،‌بدون این که به جواب برسیم.

فکر می کنم با یک مثال ، پاسخ درست را بتوانم برایت بگویم. خانه ای را فرض کن که پنج طبقه دارد. طبقه ی پنجم روی طبقه ی چهارم قرار گرفته است. طبقه ی چهارم روی طبقه ی سوم و طبقه ی سوم روی طبقه ی دوم و     طبقه ی دوم روی طبقه ی اول تکیه کرده است و طبقه ی اول هم روی زمین قرار دارد. می بینی که در این خانه ، هر طبقه ، بر روی طبقه ی قبل قرار گرفته است تا این که به زمین می رسیم ؛ اما زمین دیگر بر روی چیزی تکیه نکرده است. او تکیه گاه همه ی طبقات بالاست و استواری و قرار او مال خود اوست.

خدا هم تکیه گاه همه ی جهان است. اگر فرض کنیم خدا هم آفریننده ای دارد مثل آن می شود که بگوییم یک ساختمان ، بدون یک تکیه گاه مطمئن ساخته  شده است.

اگر موافقی ،‌یک مثال دیگر بزنم. ببین عزیزم ! اگر من از تو بپرسم چرا این پیراهن تو خوشبو است؟ حتما پاسخ می دهی که چون به آن عطر زده ام . اگر بپرسم چرا عطر خوشبو است ، حتما جواب می دهی که چون عصاره ی گل در آن است؛‌ اما اگر بپرسم چرا گل خوشبو است ، این بار پاسخ می دهی که بوی خوش گل ، مال خود اوست و آن را از جایی نیاورده است.

وجود خدا هم همین طور است . هستی خدا از جایی گرفته نشده است تا بپرسیم او را چه کسی آفریده است.

چون موجوداتی که ما در دنیا می بینیم ، همه ضعیف و نیازمند هستند ، تصور خدای بی نیاز ، کمی برایمان سخت است.

قرآن کریم می گوید : " تنها با یاد خداست که دل ها آرامش می یابد." اگر بعضی از سوال ها به ذهنت می رسد که به خاطر آن ها کمی احساس ناراحتی می کنی ، به یاد خدا باش و از او بخواه که خودش ناراحتی ات را برطرف سازد.

برای رسیدن به جواب سوال هایت عجله نکن. هرچه بیشتر مطالعه کنی و بیشتر به جلسات مذهبی بروی و بیشتر دعا کنی ، زودتر به جواب سوال هایت خواهی رسید.

پرسیدن از خدا و کارهای او گناه نیست؛ اما برای رسیدن به جواب های درست  باید کمی صبر داشته باشی . خدا در قرآن وعده داده است که آدم های با صبر و حوصله را یاری کند. بدان که خدا تو را هم کمک خواهد کرد و تو را به جواب سوال هایت خواهد رساند.

خداشناسی قرآنی کودکان-حیدری ابهری

دوشنبه 27 10 1389 8 صبح

در روایات می خوانیم در روز قیامت اولاد از دست انسان شکایت می کند. یک تاجری یک کاسبی از راه کم فروشی از راه تقلب و بالاخره از راه حرام، یک اداری از راه حرام غذا تهیه می کند و می دهد به اولادش معلوم است غذای حرام در قضاوت بچه تاثیر دارد، در روز قیامت این دختر بزرگ این پسر بزرگ از دست پدر ومادر شکایت می کنند،می گویند خدایا او به ما غذای حرام داد ما را قسی کرد، بازخواست ما را از پدر و مادر بکن این یکدسته از افرادی که از دست پدر و مادر شکایت می کنند و شکایت آنها هم پذیرفته می شود

یکدسته دیگر افرادی که تربیت صحیح نشدند یعنی پدر و مادر کوتاهی کردند ، در قیامت از دست پدر و مادر شکایت می کنند که خدایا این پدر و مادر، ما را باید تربیت می کردند که نکردند، خدایا ما جهنمی هستیم بازخواست ما را از اینها بکن!

در روایات می خوانیم پدر و مادرها با این پسر و دختر ها همه با هم به جهنم می روند

تربیت فرزند از نظر اسلام-حسین مظاهری

يکشنبه 26 10 1389 3 بعد از ظهر

حادثه کربلا از منظر تربیت فرزندان

حادثه کربلا، جاودانه ترین رویدادی است که زمانه در بستر خودمانند آنرا ندیده است. حادثه ای که آثارش در حصار مرزهای اسلامی محدود نگشته و خورشید فروزانش همه گیتی را تا ابد درخشان گردانید. همه کسانی که پیرامون این حادثه به تامل نشسته اند،به فراخور شناخت خویش از آن درس گرفته، مبارزان درس مبارزه،آزادگان درس آزادگی، شهادت طلبان درس شهادت و مصلحان اجتماعی درس اصلاح گرفته اند.

این واقعه بی نظیر زوایای بی انتهایی دارد که تنها اندکی ازآنها شناخته شده و زوایای ناشناخته اش بسی بیش از شناخته شده است. بی گمان با گسترش دانش بشری در حوزه علوم انسانی، امید کشف آنها دور از انتظار نیست، از جمله زوایای این واقعه عظیم تامل از منظر روانشناسی و تربیت است. نگارنده معتقد است هدف سیره وسنت ائمه اطهار علیهم السلام قبل از هر چیز، هدایت و تربیت است،زیرا آنان بزرگترین مربیان بشریت اند و باید تفسیر تربیتی ازحوادث زندگی آنان ارائه شود.

ذکر این نکته مفید است که، گوناگونی شرایط زمانی ائمه اطهارعلیهم السلام باعث گشته تا آنان با وجود آرمان مشترک، در عرصه دعوت و تربیت شیوه های گوناگون داشته باشند. در میان امامان شیعه، امام حسین(ع)شرایط ویژه خود را داشت. بنابراین ضمن آنکه همه زندگی و سیره حضرت سرمشقی کامل، از حیات طیبه، برای پیروانش است سیره تربیتی آن حضرت در حادثه کربلا هم برای کسانی که زندگیشان به شرایط زمانی آن حضرت شباهت بیشتری دارد ومی خواهند حسینی باشند، اهمیت بیشتری دارد.

توجه به نیازهای فرزندان

موجودات عالم برای ادامه حیات نیازهایی دارند که بدون برآوردن آنها ادامه حیات نا ممکن و یا همراه با سختی است این احتیاج در غیر انسان به نیازهای مادی و جسمانی محدود است; امادر انسان نیاز امور مادی، روانی و معنوی فراوانی را شامل می شودکه تنها در سایه رفع نیاز از همه امور به رشد کامل جسمانی وروانی می رسد. توجه به نیازهای گوناگون از نکات مهم تربیتی است،نیازهایی که در قالبهای زیستی، عاطفی، روانی و معنوی جلوه گرمی شود. در واقعه کربلا نیز با وجود همه مسایل و شیوه ای که امام حسین(ع)در پیش روی خود داشته، از توجه به نیازهای مادی و معنوی فرزندان و همراهان خود غافل نماند.

الف: نیازهای مادی

نیازهای مادی احتیاج اولیه هر انسان است. و بدون تامین آن،قادر به ادامه حیات نیست. نیاز به رفع تشنگی از این جمله است که در کربلا به خاطر وضعیت ویژه ای که دشمن برای کاروان کربلا به وجود آورد، به نیازهای حیاتی تبدیل شد و ایشان را به تلاش، برای رفع آن از راههای ممکن، واداشت; از اینرو، آنگاه که حضرت عباس(ع)از برادر اجازه مبارزه با دشمن طلبید، حضرت از او خواست برای کودکان آب فراهم نماید و فرمود:

«فاطلب لهولاء الاطفال قلیلا من الماء» پس کمی آب برای این کودکان فراهم کن...

این توجه حضرت آنگاه به اوج می رسد که فرزند شیرخواره اش را بربالای دست می گیرد و از دشمن برایش آب می خواهد. در مقتل ابی مخنف آمده است:

امام حسین(ع)به سوی ام کلثوم آمد و فرمود: خواهر! تو را درباره فرزند شیرخواره ام به نیکی سفارش می کنم، او شیر خواره است وشش ماه بیشتر عمر ندارد. ام کلثوم به برادر جواب داد: سه روز است این طفل آب ننوشیده است.

برایش آبی طلب فرما، حضرت طفل را گرفت و در مقابل دشمن ایستادو آنگاه فرمود: «ای قوم شما برادر و فرزندانم را به شهادت رساندید و جز این طفل باقی نمانده و او از تشنگی دهان را بازمی کند و می بندد، به او جرعه آبی دهید...»

ب: نیازهای عاطفی و روانی

گرچه در طبقه بندی نیازها در روانشناسی، نیازهای زیستی جزءنخستین نیازها به حساب می آید، اما نقش نیازهای عاطفی و روانی نیز با اهمیت و تعیین کننده است. زیرا هر چند نیاز جسمی محسوس و آشکار است و فقدانش جسم را متاثر می گرداند، اما نیازهای روحی و روانی نا محسوس اند و عدم پاسخگویی به آنها روان آدمی راآزرده می سازد. کودکان و نوجوانان به خاطر موقعیت سنی آسیب پذیری در برابر مشکلات نیاز دو چندان به بر آوردن نیازهای عاطفی و روانی دارند، این نیازها، بخصوص در شرایط ویژه، از دست دادن والدین، هنگام بیماری و... چنان شدت می یابد که بی توجهی به آنهاحیات روانی و عاطفی کودک را به مخاطره می اندازد.

این شرایط ویژه به کامل ترین شکل در کربلا برای فرزندان امام حسین(ع)جلوه نمود. فرزندان و همراهان آن حضرت در میدان مبارزه،در سخت ترین حالات، امام(ع)را صدا می زدند و در واپسین لحظات، اوج نیاز عاطفی خویش را به نمایش می گذارند. در کربلا بیماری چون علی بن الحسین(ع)حضور دارد که تقدیر الهی بر بقاء وجودش تعلق گرفت. و از دست دادن پدر و امام خویش را تجربه نمود. این وضعیت خاص قطعا توجه ویژه ای را می طلبید و اینجا است که آن حضرت به گونه های مناسب به نیاز فرزندان پاسخ می دهد و نسبت به فرزندانی که به میدان مبارزه آمده اند به گونه ای، به یگانه فرزندش زین العابدین(ع)به گونه ای دیگر. و در مورد یتیمان و داغدیدگان پس از شهادت خویش به شکلی دیگر سفارش می فرماید.

رفتار حضرت با فرزندان و نو جوانان در میدان جنگ

آنچه از مقاتل بر می آید این است که حضرت نسبت به فرزندان وبرادرزادگانش که به میدان مبارزه می رفتند، رفتارهای گوناگونی داشت. نخست در هنگام رفتن به میدان با در آغوش گرفتن آنان واظهار علاقه و محبت صحنه های زیبایی از عاطفه و محبت را به نمایش می گذاشت. درمورد «قاسم بن الحسن » آمده است: «قاسم در حالی که نوجوانی غیر بالغ بود، سوی خیمه های طرف میدان خارج شد. وقتی امام حسین(ع)نگاهش به قاسم افتاد، او را به آغوش کشید. آن دودست به گردن هم آویختند و چنان گریستند که بیهوش شدند.»

در مرحله بعد، وقتی آنان در میدان مبارزه، در مقابل شرایطنابرابر، گرمای شدید و تشنگی قرار گرفتند، آن حضرت آنان را به صبر دعوت کرد و به آنان دلداری داد و اظهار همدردی نمود درمورد «احمد بن حسن » نوشته اند: «بعد از آنکه در میدان جنگ شرایط مبارزه توان را از او گرفت، نزد عمویش حسین(ع)آمد وپرسید: عمو(جان)آیا جرعه آبی هست تا جگر خود را با آن خنک کنم و برای مبارزه با دشمنان خدا و رسولش توان بیشتری پیدا کنم؟

امام(ع)فرمود: «یابنی اصبر قلیلا حتی تلقی جدک رسول الله(ص)،فیسقیک شربه من الماء لاتظماء بعدها ابدا»فرزندم! کمی صبر کن تا جدت رسول خدا را ملاقات کنی، او چنان شربت آبی به تو بنوشاند که هرگز تشنه نشوی.

در مورد «علی اکبر» نیز آمده است; بعد از مبارزه ای بی امان و کشتن تعدادی از دشمنان در حالی که جراحات زیاد بر بدن داشت،عطش بر او بسیار ناگوار آمد. پس نزد پدر آمد و عرض کرد: «یاابه العطش قد قتلنی و ثقل الحدید قد اجهدنی فهل الی شربه من ماء و سبیل اتقوی بها علی الاعداء؟ فبکی الحسین(ع)و قال یا بنی یغز علی محمد و علی و علی ابیک ان دعوهم فلا یجیبونک و تستغیث بهم فلا یغیثونک...»

ای پدر، عطش مرا از پای در آورد و سنگینی اسلحه مرا ناتوان کرد، آیا شربت آبی هست تا با نوشیدن آن، توان بیشتر، با دشمنان مبارزه کنم؟

امام فرمود: فرزندم بر محمد و علی و پدرت سخت است که آنان رابخوانی و به تو پاسخ ندهند و به یاری بخواهی و آنان فریاد رس تو نباشند... .

در مرحله سوم، آنگاه که بعد از مبارزه بی امان فرزندان توسطدشمن مجروح گشته و بر زمین افتادند، حضرت به رعت خود را بربالینشان رسانید و آنها را در آغوش گرفت. در آن لحظات حساس که فرزندان نیاز بیشتری به تسلی خاطر داشتند، با آنان ابرازهمدردی نمود... . آنگاه که «قاسم بن الحسن » بر زمین افتاد وعموی خود را صدا زد، امام حسین(ع) چون باز شکاری خود را بربالین فرزند برادر رساند و مانند شیر خشمگین بر دشمن حمله نمود. وقتی گردو غبار فرو نشست، دیدند امام(ع) بر بالین قاسم نشسه و به قاسم(ع)که در حال جان دادن بود، فرمود: عز والله علی عمک ان تدعوه فلا یجیبک او یجیبک فلا یعنک او یعنک فلا یغنی عنک بعدا لقوم قتلوک »

به خدا سوگند، بر عموی تو سخت است که او را بخوانی پاسخ ندهد، یا اجابت نماید ولی نتواند کمک کند یا کمک کند اما به توسودی نبخشد.(از رحمت)خداوند دور باد قومی که تو را کشت.

رفتار حضرت نسبت به فرزند بیمارش زین العابدین(ع)

خواست الهی بر این تعلق گرفت که علی بن الحسین حجت او بعد ازامام حسین(ع)، بیمار باشد تا جهاد بر او واجب نشود و همچنان زمین از حجت اللهی خالی نگردد و این وضعیت جلوه دیگری از تربیت حسینی را می طلبید. در حالی که شدت مبارزه و مصبیتهای پیاپی کربلاانسان معمولی را چنان به خود مشغول می کند که همه چیز را فراموش می کند، مربی بزرگ کربلا از مسئولیت بزرگ تربیت غافل نماند و چون فرزند خود را نیازمند توجه و مراقبت دید، بر بالینش آمد وگفتگویی صمیمانه به پرسشهای او در در مورد حوادث کربلا پاسخ داد. در منابع تاریخی می خوانیم:

«... حضرت به سوی خیمه فرزندش زین العابدین آمد و در حالی که فرزندش بر فرشی از پوستین استراحت می نمود و زینب(س)از اوپرستاری می کرد، فرزندش را عیادت نمود، وقتی زین العابدین(ع)نگاهش به پدر افتاد، خواست از بستر بر خیزد. اما ازشدت بیماری قادر به برخاستن نبود. از عمه اش زینب(س)خواست که اورا کمک کند، زینب خود را تکیه گاه او قرار داد.

امام حسین(ع)از وضعیت بیماری فرزندش سئوال کرد و زین العابدین(ع)حمد و سپاس خداوند رابه جا آورد و از پدر پرسید دراین روز با این قوم منافق چگونه رفتاری کردی؟

پدر فرمود: «فرزندم شیطان بر آنان مستولی گشت و آنان را ازیاد خدا غافل کرد...»

رفتار حضرت نسبت به خانواده و فرزندان در لحظه وداع

امام(ع)در واپسین لحظه های زندگی خویش شرایط ناگواری خانواده و فرزندان غصه یتیمی و از دست دادن نزدیکترین عزیزان از یک طرف، طی مسیر کربلا تا شام و از شام به مدینه، همراهی دشمنان سنگدل، از طرف دیگر را مجسم کرد. در چنین شرایطی امام(ع)شیوه دعوت به صبر و برد باری و توجه دادن به نصرت الهی را برگزید تابا دم حسینی خود روح خسته آنان را توان دوباره ببخشد و عزمشان برای دست یابی به همه اهداف، تقویت نمایند. در مقاتل آمده است:

«هنگامی که امام(ع)همه یارانش را دید که شهید شده اند، برای وداع به خیمه ها آمد و ندا داد: «ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب،ای ام کلثوم، درود و سلام من بر شما باد» سکینه صدا زد: ای پدرآیا تن به مرگ داده ای؟

فرمود: کسی که یاور ندارد، چگونه تن به مرگ ندهد.

طبق نقل دیگر فرمود: «ای نور چشم من کسی که یاوری ندارد،چگونه تسلیم مرگ نشود،(فرزندم)رحمت و نصرت خداوند در دنیا وآخرت به همراه شما است، پس بر قضاء الهی، صبر پیشه کن و زبان به شکوه مگشای، زیرا دنیا از بین رفتنی و آخرت ماندگار است.»

طبق نقل سوم آن حضرت به فرزندان و خواهران چنین توصیه نمود: «خودتان را برای گرفتاری آماده کنید و بدانید خداوند نگهدار ویاور شما است و شما را از شر دشمنان نجات می بخشد و عاقبت امرتان را به خیر خواهد کرد، دشمنانتان را با انواع بلاها عذاب خواهد نمود و به شما، در برابر این گرفتاری، انواع نعمت وکرامت عطاء خواهد کرد. پس زبان به شکوه مگشایید و سخنی مگوییدکه از منزلت و ارزش شما بکاهد.»

سفارش به فرزندان یتیم و بازماندگان

بی شک از تلخترین لحظات برای فرزندان خرد سال، لحظه ی از دست دادن والدین است. چنین وضعیتی بر فرزندان بسیار ناگوار و طاقت فرسا می نماید. در چنین شریطی آنان نیازمند توجه و عاطفه اند،نیازمند محبت و تسلی خاطراند.

فرزندان و بازماندگان کاروان کربلا هم نظاره گر دل خراشترین صحنه ها بوده اند. لذا به توجهی عمیق نیاز داشتند. از این روامام حسین(ع)با همه گرفتاریهایی که داشت، وضعیت روحی و روانی فرزندان را پس از شهادت خود پیش بینی کرد و در واپسین لحظات،تنها فرزند بازمانده از خود زین العابدین(ع)را به توجه ومراقبت و درک وضعیت روحی آنها سفارش کرد و آنچنان شرایط روانی و روحی آنها را ترسیم کرد و مشاوره های لازم تربیتی را به ایشان ارائه نمود که شخصی آشنا به مسائل روانشناسی و تربیتی را به شگفتی وا می دارد. امام(ع)فرمود: «... یا ولدی انت اطیب ذریتی و افضل عترتی و نت خلیفتی علی هولاء العیال و الاطفال فانهم غرباء مخذولون قد شملتهم الذله و الیتم و شماته الاعداء و نوائب الزمان، سکتهم اذا صرخوا و آنسهم اذا استوحشوا و سل خواطرهم بلین السلام فانهم مابقی من رجالهم من یستاءنسون به غیرک و لااحد عندهم یشکون الیه حزنهم سواک دعهم یشموک و تشمهم، و یبکواعلیک و تبکی علیهم.»

فرزندم تو پاکیزه ترین ذریه و با فضیلت ترین خاندان من هستی،بعد از من تو سر پرست کودکان و اهل بیت هستی، آنان غریب هستند.

خواری و یتیمی و شماتت دشمنان و مصیبتهای زمان آنها را در برگرفته است. هرگاه ناله و گریه شان بلند شد، آرامشان گردان، درهنگام ترس همراهشان باش، با سخنان نرم تسلی خاطرشان بده. ازمردان آنها، جز تو کسی که مایه انس و آرامششان باشد، زنده نمانده است و جز تو کسی را که شنوای شکوه ها و درد دلهایشان باشد، ندارند....»

پاسخگویی به پرسشهای فرزندان

فرزندان وقتی دوران نوزادی و کودکی را پشت سر می گذارند، براثر ارتباط بیشتر با اشیاء پیرامون و برخورد با موقعیتهای جدید، سئوالاتی در ذهنشان به وجود می آید در مقطعی از سن، چنان والدین را «سئوال باران » می کنند که آنها را به ستوه می آورند.

کودکان هرچه رشد عقلانی بیشتری می یابند، سئوالات جدی تری خواهندداشت، بویژه در دوره نوجوانی و آغاز جوانی، شرایط جدید، تغییرو تحولات، تصمیمات بزرگ در زندگی والدین سئوالات بیشتری را درذهن آنان ایجاد می کند، در چنین وضعیتی بر والدین بصیر و آگاه است که زمینه پرسشگری را برای فرزندانشان فراهم کنند و پای صحبتهای آنان بنشینند و با صبر و حوصله به پرسشهای آنان پاسخ مناسب دهند و ابهامات را مرتفع سازند. حادثه کربلا، که موقعیت جدیدی در زندگی امام حسین(ع) محسوب می شد، پرسشهایی را در ذهن فرزندان و دیگر همراهان حضرت ایجاد کرد و ذهن کنجکاو آنان رابه پرسشگری وا داشت. حسین بن علی(ع)با درک موقعیت آنها، به سئوالاتشان پاسخهای مناسب و در خور شاءنشان می داد. به دو نمونه از پاسخگویی حضرت اشاره می کنیم:

1 هنگامی که حضرت به همراه اصحابش، هنگام ظهر در ثعلبیه فرود آمد، خواب کوتاهی بر آن حضرت مستولی شد. پس از اندکی حضرت با چشم گریان از خواب بیدار شد. فرزندش «علی » که متوجه این صحنه بود، پرسید: ای پدر! چرا گریه می کنی؟ خداوند چشم تو رانگریاند.

حضرت فرمود: «فرزندم این لحظه، وقتی است که رویا در آن دروغ نمی باشد. من در خواب سواره ای را دیدم که کنارم ایستاد و گفت:

«ای حسین شما به سرعت حرکت می کنید و مرگ به سرعت شما را به بهشت می رساند و آگاهی یافتم که مرگ ما فرا رسیده است.»

علی پرسید: ای پدر! آیا ما بر حق نیستیم؟

فرمود: «فرزندم به خداوندی که همه بندگان به سوی او برمی گردند، ما بر حق هستیم »علی عرض کرد: در این صورت ترسی از مرگ نداریم.

امام فرمود: خداوند بهترین پاداش پدر به فرزند را به تو عطافرماید.»

2- بعد از آنکه حضرت، در شب عاشورا، حوادث روز عاشورا وشهادت یاران را ترسیم کرد، قاسم بن حسن(ع)در باره شهادت خودپرسید. امام(ع)به او مهربانی کرد و پرسید:

فرزندم مرگ نزد تو چگونه است؟

پاسخ داد: عمو(جان)مرگ نزد من از عسل شیرین تر است.

حضرت بعد از آنکه ظرفیت و توان درک قاسم را نمایان ساخت وپاسخ زیبای او را شنید، فرمود: عمویت به فدایت گردد! به خداقسم! تو از کسانی هستی که بعد از آزمایش بزرگ به همراه من شهیدمی شوند.

نقش آزادی و انتخاب در تربیت فرزندان

خداوند انسان را آزاد آفرید و قدرت اراده و انتخاب به اوبخشید تا پرتو آن از میان راههای مختلف مسیر صحیح را برگزیند.

آنچه انسان در پرتو شناخت و بدون اکراه و اجبار برگزید، در راه تحقق و دستیابی به آن تا پای جان می ایستد، عنصر آزادی به جا وانتخاب درست در تربیت، عنصری گرانبها و کار آمد است، در تربیت فرزندان اجبار ثمری نمی بخشد، والدین و مربیان باید چنان زمینه را آماده کنند که فرزندان خود راه صحیح را بر گزینند تا برآنچه به حق برگزیده اند، پایبند و استوار باشند، از جلوه های تربیتی حادثه عاشورا، صحنه آزادی و انتخاب راه بود. امام حسین(ع)با اینکه در کربلا به شدت نیازمند داشتن یاور بودند، باکمال صداقت و راستی فرزندان و دیگر یاوران خود را در ادامه مسیر آزاد می گذارد و با اینکه بر فرزندان خود حق بزرگ دارد اماهیچگاه راه مبارزه و همراهی خود را بر آنان تحمیل نمی کند و ازاینروست که می بینیم آنان نیز که آگاهانه همراهی پدر و امام خویش را برگزیدند در راهش تا آخرین نفس ایستاده و جان خویش رافدای راهش نموده اند. ابی حمزه ثمالی از علی بن الحسین(ع) نقل می کند که در شب عاشورا پدرم اهل و فرزندان خود و اصحاب را جمع نمودند و خطاب به آنان فرمود: «ای اهل و فرزندان و ای شیعیان من، از فرصت شب استفاده کنید و جانهای خود را نجات دهید... شمادر بیعتی که با من بسته اید آزاد هستید. ...»

نیز آن حضرت هنگامی که عبدالله فرزند مسلم نزد ایشان آمد واجازه میدان طلبید فرمود: «شما در بیعت با من آزاد هستی،شهادت پدرت کافی است. تو دست مادرت را بگیر و از این معرکه خارج شو» عبد الله عرض کرد: «بخدا سوگند من از کسانی نیستم که دنیا را بر آخرت مقدم دارم.»

ماهنامه کوثر، شماره 39، علی همت بناری

دسته ها : مقالات
يکشنبه 26 10 1389 2 بعد از ظهر

 فرزندم

 آفرین بر تو که می خواهی خدا را بشناسی و درباره ی او بیشتر بدانی . سن و سال تو زیاد نیست و برای یادگیری اصول دین ، فرصت های بسیار زیادی پیش رو داری ، اما چه خوب است که در راه شناخت خدای بزرگ ومهربان ، از همین حالا تلاش کنی و لااقل سوال های خودت را از کسانی که جواب آنها را می دانند ، بپرسی. معلم دینی، روحانی محل ومن و مادرت آماده ایم که پرسش های تو را بشنویم و به آنها پاسخ بدهیم.

از این مقدمه ی کوتاه که بگذریم ، به پاسخ سوال تو می رسیم . فکر می کنم با بیان چند مثال ، پاسخ تو کاملا روشن شود .

فرزند خوبم !

وقتی وارد مدرسه ای می شوی ، مدیری را می بینی که آنجا را اداره می کند ، وقتی وارد باغی می شوی ، باغبانی را می بینی که مشغول آبیاری و رسیدگی به درختان است .

وقتی وارد شهری می شوی ، شهرداری را می بینی که اداره ی شهر را به عهده دارد

وقتی به ارتش بروی ، فرماندهی را می بینی که همه ی سربازانش گوش به فرمان او هستند

وقتی به کارخانه ای بروی ، می بینی که آن جا هم رئیسی دارد که کارخانه زیر نظر اوست .

اگر بخواهم خدا را برای تو خیلی آسان معرفی کنم ، باید بگویم که خدا ، هم آفریننده ی این دنیا و هم اداره کننده و فرمانده و رئیس آن است . در آیه 32 سوره ابراهیم می خوانیم : « خدا همان کسی است که آسمان ها و زمین را آفرید و آبی از آسمان فرو فرستاد و بوسیله ی آن ، میوه هایی را برای روزی شما ( از زمین ) بیرون آورد و ... »

تمام موجوداتی که می بینی آفریننده ی خدا هستند و اداره ی جهان بزرگی که در آن زندگی می کنیم با خداست . بارش باران ، رویش گیاهان ، زندگی و مرگ جانوران ، طلوع و غروب خورشید و ماه و ستارگان ، پرواز پرندگان ، خزیدن خزندگان و تمام حوادث بزرگ و کوچک دنیا به خواست و اراده ی خدا و زیر نظر اوست .

ما انسان ها نیز آفریده ی او هستیم . خدا برای آنکه خودش را به ما معرفی کند ، هزاران پیامبر فرستاده است . آخرین پیامبری که او فرستاده ، حضرت محمد صلی الله علیه و آله است . پس از پیامبر (ص) نیز امامان عزیز ما مسئولیت معرفی خدا را بر دوش گرفته اند .

برای آنکه خدا را بهتر بشناسیم ، او قرآن را نیز در اختیار ما قرار داده است . سوره ها و آیه های قرآن هر کدام به شکلی ، خدا را به ما معرفی می کنند . قرآن کریم ، خدا را آفریننده ی جهان ، مهربان ، بخشنده ، دانا ، قوی ، روزی دهنده ، کامل و آگاه از همه چیز معرفی کرده است .

بهترین راه آشنایی با خدا ، خواندن قرآن ، مطالعه ی سخنان پیامبر و امامان علیهم السلام و تماشای جهان بزرگ و زیبایی است که او آفریده است .

 خداشناسی قرآنی کودکان-غلامرضا حیدری ابهری

يکشنبه 26 10 1389 2 بعد از ظهر

در روایت دیگر پیغمبر اکرم (ص) لعن کردند. فرمودند: لعنت خدا بر آن پدر و مادری باد که موجب بشود که اولادش عاق گردد.

معنای جمله این است که اگر پدر یا مادری تربیت صحیح روی اولاد نکند، دین صحیح به اولاد ندهد، ادب صحیح به اولاد ندهد، معمولا این اولاد پرخاشگر، طغیانگر، و بی ادب می شود، در مقابل همه قد علم می کند، در مقابل پدر و مادرش هم قد علم می کند و پیغمبر اکرم(ص) فرمود: لعنت خدا بر پدر و مادری باد که موجب می شوند اولادشان عاق شود. و این عاق را خود پدر و مادر موجب شده اند

برای اینکه باید تربیت کنند باید مودب بار بیاورند؛ تا در جامعه مودب باشد، در خانه مودب باشد، متدین، با عاطفه و با اخلاق باشد. پرخاشگری با دیگران، با پدر و مادر نکند و اگر بی تفاوتی کردند مواظبت نکردند و پرخاشگر شد پدر ومادر هر دو مسئولند

او برای اینکه عاق پدر و مادر است جهنم می رود و این برای خاطر اینکه تربیت صحیح نکرده است.

تربیت فرزند از نظر اسلام-حسین مظاهری

شنبه 25 10 1389 9 صبح

در تاریخ می خوانیم که صاحب بن عباد خیلی مرد با سخاوتی بود

خودش می گفت من این سخاوت را از مادرم برداشت کردم برای اینکه مادر من هر روز که می خواستم مدرسه بروم پولی به من می داد و می گفت این را صدقه بده. هر روز پول دادن به من و صدقه دادن  موجب شد من سخی شوم، من فهمیدم انسان همان طور که باید به فکر خودش باشد باید به فکر دیگران هم باشد.

* از همان روز اول غذایی که تهیه می کنید این غذا را بدهید به آن بچه و بگویید بده به او.

هدیه ای که می خواهید بدهید، بدهید به دختر، به پسر و بگویید بده به برادرت یا خواهرت و عاطفه را یادش بدهید رافت را یادش بدهید و مهربانی را. این از وظایف سنگین است

تربیت فرزند از نظر اسلام-حسین مظاهری

شنبه 25 10 1389 9 صبح

حضرت صادق علیه السلام فرمود که

فرزندان خود را زود احادیث بیاد ایشان بدهید که مخالفان ایشان را گمراه نکنند.

دراحادیث معتبره وارد شده است که

 تادیب کنید فرزندان خود را بر محبت على بن ابى طالب علیه السلام، اگر قبول نکنند، نظر کنید در امر مادرهایشان یعنى این علامت فرزند زنا است که قبول محبت امیرالمؤ منین علیه السلام نمیکند.

حضرت صادق علیه السلام فرمود که

 هر که محبت ما اهلبیت را در دال خود بیابد مادرش را بسیار دعا کند که با پدرش خیانت نکرده است.

حلیه المتقین

دسته ها : احادیث
شنبه 25 10 1389 9 صبح

پیامبر اکرم(ص)

فرزندان خود را به سه چیز ادب کنید:

محبت به پیامبرتان

محبت به اهل بیت پیامبر

و خواندن قرآن

میزان الحکمه

دسته ها : احادیث
شنبه 25 10 1389 9 صبح

پیامبر اکرم(ص)

هر کس فرزند خود را ببوسد، خداوند برای او حسنه و ثواب می نویسند.

وسائل الشیعه

 

 

دسته ها : احادیث
شنبه 25 10 1389 9 صبح

امام صادق(ع)

پیش از آنکه انسان های گمراه از شما سبقت بگیرند و فرزندان شما را به انحراف بکشانند، در آموختن حدیث به فرزندانتان شتاب کنید.

وسائل الشیعه

*اگر بچه ات را تربیت نکنی، او را آن طور که می خواهند تربیت می کنند*

دسته ها : احادیث
چهارشنبه 22 10 1389 9 صبح

پیغمبر اکرم(ص) با اصحابش از جایی رد می شدند ، برخورد کردند با بچه هایی که بازی می کردند. پیغمبر نگاهی به بچه ها کرد و فرمود:بدا به حال بچه های دوره آخرالزمان از دست پدر و مادرهایشان به خاطر اینکه پدر و مادرها به فکر دنیای بچه هایشان هستند اما به فکر آخرت بچه ها نیستند بفکر تامین آتیه برای برای اولادشان هستند اما بفکر تربیت صحیح ، ادب این بچه و دین اونیستند

بعد پیغمبر فرمود:من بری هستم از این گونه مردم و آنها هم از من بری هستند.

(من از آنها بیزارم آنها هم از من بیزارند.)

تربیت فرزند در اسلام-حسین مظاهری

چهارشنبه 22 10 1389 8 صبح

قرآن شریف می فرماید:

یا ایها الذین امنو قوا انفسکم و اهلیکم نارا و قودها الناس و  الحجاره

یعنی ای افرادی که ایمان آورده اید شما باید هم خودتان و هم زن و بچه تان را از آتش جهنم نجات بدهید.

ان الخاسرین الذین خسروا انفسهم و اهلیهم یوم القیمه الا ذلک هو الخسران المبین

ورشکسته آشکار در روز قیامت آن است که باید برای خاطر اولاد به جهنم برود، ورشکسته آشکار آن است که خود و زن و بچه اش را از آتش جهنم نجات نداده است و در روایات می خوانیم: وای بر آن پدر و مادری که به فکر دنیای بچه هایشان هستند، اما به فکر آخرت آنها نیستند، به فکر اخلاق و ادب بچه نیستند یعنی به فکر این هست که بچه اش درس بخواند، مدرکی بگیرد، پستی بگیرد، به فکر این هست که تامین آتیه برای بچه اش بکند، به فکر این هست که جهیزیه ای برای دخترش تهیه کند- که همه اینها بجاست و باید باشد- اما به فکر دین ، ادب، تربیت بچه، بفکر اینکه این بچه با که رفت و آمد دارد، به فکر اینکه این بچه آلان ساعت 9 شب است کجاست، در خانه است یا نه، به فکر اینکه این بچه اخلاق، انسانیت دارد یا نه، به فکر این نیست

پیغمبر اکرم(ص) فرمود: وای بر این افراد.

گزیده ای از تربیت فرزند در اسلام-حسین مظاهری

 

چهارشنبه 22 10 1389 8 صبح

حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم فرمود که

 دوست بدارید اطفال خود را و رحم کنید به ایشان و اگروعده کنید، وفا کنید به آن

 زیرا که ایشان گمان می کنند که شما روزى می دهید ایشان را.

حلیه المتقین

توضیح اینکه:(درواقع بچه ها تا یه سن خاصی پدر و مادر را خدای خود میدانند چون از دست آنها روزی می گیرند، این نشون میده که رفتار پدر و مادر چقدر بروی فرزندان تاثیر میذاره)

دسته ها : احادیث
چهارشنبه 22 10 1389 8 صبح

حضرت امام موسى (ع) فرمود که

شوخى و کج خلقى طفل در کودکى علامت آنست که در بزرگى دانا و بردبار خواهد بود.

حلیه المتقین

دسته ها : احادیث
چهارشنبه 22 10 1389 8 صبح

پیامبر اکرم (ص)

نشانه بنده مومن خدا، بچه ای است که پس از او اهل  بندگی خدا باشد

اصول کافی

* طوری بچه ات را تربیت کن که تنها تو به او ارثیه ندهی، بلکه پس از مرگ ، او هم به تو ارثیه بدهد*

دسته ها : احادیث
سه شنبه 21 10 1389 2 بعد از ظهر

امام صادق علیه السلام

کودک را تا هفت سال آزاد بگذارید تا بازی کند

حلیه المتقین

دسته ها : احادیث
سه شنبه 21 10 1389 2 بعد از ظهر

پیامبر اکرم(ص)

نماز را از هفت سالگی به بچه هایتان بیاموزید.

میزان الحکمه

دسته ها : احادیث
سه شنبه 21 10 1389 10 صبح


نقش پدر در مراقبت از کودک

 
مقدمه:

پدر بودن نیز همچون مادر بودن، پدیده ای دلپذیر و تجربه ای بی همتا در زندگی است. در واقع می توان گفت که داشتن نوزادی از گوشت و خون خود در آغوش، در زمره گواراترین و بی نظیرترین احساسات انسانی است. اگرچه طبیعت ابزار لازم و اصلی مراقبت از کودکان را در اختیار جنس ماده قرار داده، اما در جوامع انسانی، پدران نیز به واسطه تغییر نقش ها و همچنین وجود مناسبات و عواطفی عمیق تر نسبت به جوامع جانوری، به نوبه خود مسئول تربیت و مراقبت از کودکان هستند و در این راه، از لذایذ آن نیز بهره مند می گردند. البته مسئولیت پدران از منظری دیگر که همانا حمایت از همسرانشان در اجرای صحیح مراقبت از کودکان است نیز قابل بررسی می باشد. محدوده زمانی این وظیفه، از هنگام اطلاع از در راه بودن نوزادی جدید تا پایان عمر گسترده است. در این راستا، بر آن شده ایم که از این شماره، سلسله مطالبی پیرامون نقش پدران در مراقبت از کودکان، شامل مباحثی هم چون برنامه ریزی برای بچه دار شدن، حمایت از همسر، تولد نوزاد، تغذیه، حمام نمودن، اعتماد سازی، بازی و اختصاص زمان را به آگاهی خوانندگان گرامی برسانیم. مطالعه این مطالب را به پدران و همچنین مادران سفارش می کنیم.

پس قرار است پدر شوید؛

هیچ چیز گواراتر از لحظه ای نیست که در می یابید قرار است پدر شوید، به ویژه برای نخستین بار. این یکی از نقاط عطف زندگی است که شما احساس می کنید دیگر بزرگ شده اید. در واقع شما گام بزرگی از فرزند کسی بودن به سمت پدر کسی بودن برداشته اید!

دورنمای پدر بودن

اگر شما و همسرتان در آرزوی داشتن فرزندی بوده اید، خبر در راه بودن او حقیقتا لحظه ای بزرگ و به یاد ماندنی برایتان خواهد بود. البته اگر بارداری همسرتان ناخواسته باشد، ممکن است این خبر غافلگیر کننده و یا حتی نگران کننده باشد. با این حال به خاطر داشته باشید که اغلب، مشکلات پیش بینی نشده اند که آموزه های فراوانی را در زندگی برای ما به همراه دارند.
اگر تاکنون تصور می کردید که باید با کار یا ورزش اوقات خود را بگذرانید و از این راه ها به شادی برسید، خبر در راه بودن یک نوزاد می تواند نقطه آغازی برای تحول فکری شما باشد.

قانون طبیعت

بدیهی است که شما اضطراب خواهید داشت، خصوصا اگر در انتظار نخستین فرزند خود باشید. ممکن است شما نسبت به تغییرات برگشت ناپذیری که در زندگیتان رخ خواهد داد، نگران باشید و یا دلتان برای چیزهایی که از دست خواهید داد، تنگ شود. برخی مردان ممکن است احساس کنند که نه ماه دیگر آزادی خود را از دست خواهند داد و فرد دیگری روابط آنان با همسرشان را مختل خواهد نمود. یا اینکه ممکن است نسبت به وظایف سنگین تری که جهت تأمین مخارج زندگی بر دوششان قرار خواهد گرفت، نگران باشند، تمامی اینها نگرانی هایی قابل درک هستند، اما حیاتی ترین نکته در این مرحله آن است که بر جنبه های مثبت قضیه تمرکز شود.
قبل از هر چیز، سعی کنید آرام و خونسرد باشید. دلایل فراوانی وجود دارند که چرا طبیعت به ما نه ماه فرصت می دهد تا خود را آماده ورود نوزاد نماییم. یکی از آن دلایل که بیشتر به پدران مربوط می شود آن است که طی این مدت، فرصت کافی جهت برنامه ریزی در خصوص تغییراتی که در راهند، داشته باشند. با گذشت زمان، آنچه که در آغاز بسیار دشوار می نمود، به پدیده ای قابل مدیریت کردن تبدیل می شود.

نکات ویژه

بروز حس حسادت در مردانی که قرار است پدر شوند، خصوصا برای اولین بار، غیر معمول نیست. ایشان ممکن است مثلا زمانی که همسرشان با خانم های دیگر در خصوص بارداری خود گفتگو می کند، احساس کنند که کنار گذاشته شده اند. یا ممکن است حس کنند که همسرشان به خاطر کودکی که در بطن دارد، از او غافل شده است. این احساسات غیرطبیعی نیستند، اما مردان در چنین مواردی باید سعی کنند معقول باشند و به جای جبهه گیری، به گفتگو، ابراز علاقه و تشویق همسرشان بپردازند تا از بروز مسائل جدی در زندگیشان جلوگیری کرده باشند.

برقراری پیوند

همسر شما در زمان بارداری، کودکی را در بطن خود دارد و به لحاظ جسمی و روانی، کاملا درگیر این امر خواهد بود، لذا بدیهی است که نگرانی های او دستخوش تغییراتی می شود و تمرکز او عمدتا معطوف کودکی خواهد بود که در راه است. در این مرحله، پیوند او با کودک بسیار عمیق تر از حسی است که شما نسبت به این امر دارید. در حالی که شما هیچ تغییری را به لحاظ جسمی تجربه نمی کنید، همسرتان رشد و تکامل کودک را لحظه به لحظه حس می کند. یافته های تحقیقات علمی نشان می دهند که وضعیت هورمونی مردان در زمان انتظار ورود کودک دچار تغییراتی جزئی می گردد، اما اینها در مقایسه با تغییراتی که زنان در زمان بارداری تجربه می کنند، بسیار ناچیز هستند. در دوران بارداری، شما صرفا نظاره گر تغییرات جسمی همسرتان و رشد کودک در بطن او هستید. بر این اساس، برقراری ارتباط و پیوند عاطفی با کودک پیش از تولد، برای بیشتر پدران بسیار دشوار است، اما با تعقل و تمرکز می توان به آن دست یافت.

ارتباط با کودک متولد نشده

اوقاتی را به گفتگو با همسرتان در خصوص کودک به دنیا نیامده اختصاص دهید. سعی کنید در خصوص شخصیت او گمانه زنی کنید؛ مثلا اگر حرکات زیادی دارد، تصور کنید که او در آینده یک قهرمان ورزشی خواهد شد! یا اگر روزها آرام است و شب ها به جنب وجوش می افتد، خود را برای بی خوابی آماده سازید! برای کودکتان نام مستعار انتخاب کنید و فهرستی از نام هایی که احتمالا در آینده بر او خواهید نهاد، تهیه نمایید. کودکتان را از روی شکم مادر نوازش کنید. این کار برای کودکان بسیار مفید است زیرا می فهمند که در بیرون، کسی آماده خوشامدگویی به آنان است. به نظر می رسد که کودکان بعد از هفته پانزدهم بارداری، قادر به شنیدن صداهای خارج از رحم هستند.

آماده باشید

در گذشته، تنها مادران جهت مراقبت های دوران بارداری به پزشکان و ماماها مراجعه می کردند، اما اکنون توصیه می شود که پدران نیز در این جلسات حضور داشته باشند. امروزه، بسیاری از پدران نیز در لحظه به یادماندنی مشاهده اولین حرکات کودک از طریق سونوگرافی حضور دارند و خاطره دلنشین آن را به یاد می سپارند. یکی از عواملی که می تواند باعث بروز مشکل بین پدران و مادران در دوره بارداری شود، ناآگاهی پدران است. هر چه دانش و آگاهی شما نسبت به شرایط بارداری و وضعیت کودکتان بیشتر باشد، اطمینان و آرامش بیشتری پیدا خواهید نمود. بنابراین سعی کنید بفهمید که در هر مرحله از بارداری چه اتفاقاتی رخ می دهد. در خصوص آزمایش های پزشکی مورد نیاز این دوران و علت انجام آنها اطلاعاتی کسب کنید. در این زمینه مطالعه کنید و اگر سؤالاتی دارید، آنها را از متخصصین مربوطه بپرسید. حتما یافته های خود را با همسرتان مطرح کنید و مطمئن شوید که هر دو اطلاع کافی از این امور حاصل نموده اید.

شرکت در جلسات مراقبت های دوران بارداری

دلائل فراوانی برای ضرورت همراهی با همسرتان در جلسات مراقبت های دوران بارداری وجود دارند. برخی از آن دلائل عبارتند از:
- همراهی با او در محیط ناآشنای مراکز پزشکی
- تأکید بر این نکته که بارداری، مسأله مشترک یک زوج است
- مشاهده کودکتان از طریق سونوگرافی
- مطرح نمودن سؤالات و نگرانی ها در زمینه بارداری، با متخصصین مراقبت های بهداشتی
- آگاهی یافتن از علت انجام آزمایش های پزشکی این دوران
- افزایش دانش و نتیجتا مشارکت در امور مربوط به بارداری
همراهی با همسر در جلسات مراقبت های بارداری، مشکلاتی را نیز برای پدران در بر دارد که البته باید در رفع آنها کوشید. برخی از مشکلات مزبور بدین قرارند:
- برگزاری جلسات مراقبت های بارداری در ساعات کاری
- نیاز به استفاده از مرخصی های سالانه جهت حضور در این جلسات

کلاس های آموزشی دوران بارداری

لازم است که شما همسرتان را در کلاس های آموزشی دوران بارداری نیز همراهی کنید. در این کلاس ها، شما از تمامی جنبه های بارداری و وضع حمل اطلاع حاصل می کنید و فرصتی به دست می آورید تا در خصوص نگرانی هایتان با متخصصین مربوطه گفتگو کنید. البته بیشتر مردان با حضور در این کلاس ها و بحث هایی که در آن مطرح می شوند مشکل دارند، اما آگاهی از مسائل بارداری و وضع حمل نیز اجتناب ناپذیر است. در این کلاس ها شما می آموزید که چه کمک هایی در این دوران از دستتان برمی آید. از دیگر مزایای شرکت در این کلاس ها می توان به آشنایی با سایر زوج هایی که شرایطی مشابه شما را دارند اشاره نمود. بسیاری از دوستی های دیرپا، از حضور در کنار یکدیگر در شرایط دشوار آغاز می گردد.
برگرفته از مجله دنیای سلامت شماره 27

 

دسته ها : مقالات
سه شنبه 21 10 1389 10 صبح

 از حضرت رسول (ص) منقول است که

حق فرزند بر پدر آنست که او را بنام نیکو بخواند و نیکو تادیب کند و بکسب نیکو او را بدارد

حلیه المتقین

دسته ها : احادیث
سه شنبه 21 10 1389 9 صبح
X